عکسها بر گرفته از وبلاگ ارزشمند آقا سید محمود (یکدلی و همدلی حیدرآباد )
http://avaheydarabad.blogfa.com/
برای پسرم آسید محمود اهل روستای حیدر آباد نوشتم .
به امید روزهای بهتر برای روستاهایمان
و به امید روزی که ..... همه به آرزوهای خوبشان برسند ..
سلام پسرم . خدا قوت . روز روستا بر همه ی روستائیان و روستا زادگانی که هنوز اصلیت و اهلیت خود را فراموش نکرده اند مبارک باد .
خدا کند که همه ی آنها شکر این نعمت خدادادی را بجا آورند .
و خدا کند که مسئولین مملکت به ارزش و اهمیت آنها ارج نهند و درآبادانی روستاها بکوشند تا دیگر کسی مجبور به مهاجرت نگردد و نسلی آشفته و شهرنشین برجای نگذارد .
روزی روزگاری همه جای دنیا روستا بود .... و زندگی شیرین ... اما اکنون .... حیف و صد حیف ....
اینک اکثر شهرنشینان در حسرت زندگی روستایی دل خوش کرده اند به خواب و رویا تا عمری کار کنندبازنشسته شوند و بروند در روستایی آسوده زندگی کنند و به باغداری و کشاورزی بپردازند آنوقت جوانان روستاییمان بعضی هاشون .... قدر داشته ها را نمی دانند و سرگشته ی شهرهای پراز گرگ و آدم های بی خبر از هم می شوند ....
واین قصه سر دراز دارد ....
به امید آبادی و سرسبزی همه ی روستاهایمان
و به امید روستا شدن همه ی شهرهایمان ....
و به امید همدلی و همراهی همگان
دعایی کنید از ته دل برایم تا به روستا برگردم
که ظاهرا شهرنشینم
اما دل و جانم و اصلیتم عشیره ای و روستایی است
وروزی نیست که درخیالم به دشت های گسترده به کوه و کمر
به سیاه چادر
و به کوچه باغ های روستای رویائیم سرنزنم
حیف و صد حیف که بتدریج حتی توانایی راه رفتنم هم
کم می شود
قدر جوانی و تواناییتان را بدانید
شما به جای من همه جا بروید و جای مرا هم خالی کنید .
اگر برایم بنویسید
و عکس جاهایی را که رفته اید نشانم دهید
درست عین این خواهد بود که مراهم با خود برده اید
ذرست مثل این کوچه باغ زیبا که آسید محمود مرا برد